تخته نرد

بلاگ اختصاصی باشگاه تخته نرد ایران بقلم محمد عباسی

تخته نرد

بلاگ اختصاصی باشگاه تخته نرد ایران بقلم محمد عباسی

تخته نرد
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

دبیره‌ی نردکلاب

جمعه, ۱۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۴۶ ب.ظ

خاندن، خاستن، خاهش، حتا، عیسا و ...

و وازه های دیگری که شاید شما به شکل و شمایل دیگری دیده باشید و یا فرا گرفته باشید. اما چرا من باید بجای استفاده از خواستن، از خاستن استفاده میکنم ؟

بجای پاسخ به این پرسش، من پرسش دیگری مطرح میکنم. چرا باید برای نوشتن خاستن، از خواستن استفاده کنم ؟ و یا چرا از برخواستن، بجای برخاستن استفاده نمیکنید ؟

من یک محقق زبان نیستم، اما بشدت با فرهنگستان زبان و ادب مشکل دارم، و نسبت به آن بی اعتماد هستم. به فرهنگستانی که واژه های عربی متداول را فارسی میپندارد، دیگر چه باید گفت ؟ بگذریم و از بحث خارج نشویم.

شما میتوانید با کلیک به روی فرهنگستان زبان و ادب فارسی وارد تارنمای این سازمان شوید. پیشنهاد میکنم وقتتان را در "پیشنهاد واژه" تلف نکنید (فقط یه نصیحت روی تجربم بود). نوشتارهای زیادی در مورد دستورخط فارسی و دیگر چیزها خاهید دید، که شاید برایتان جالب باشد.

من با تمام جستجوهایی که داشتم در آخر نتوانستم مواردی رو پیدا کنم که به من ثابت کند که چرا باید از استثنا استفاده کنیم ؟ چرا باید ننگ و منت استفاده از ''و'' را بخودمان بقبولانیم ؟ در صورتی که با حذفش هم راحتتر خانده میشود و هم زیباتر ؟

البته این مسئله چیزی نیست که من بخام اصرار کنم شما هم قبول کنید. مهم برای من رساندن مفهوم است، و نوشته هایی رو شما در تارنما خاهید دید که دارای دوگانگی است ! بعنوان مثال در نوشتاری در مورد مولوی، شاعر بزرگ پارسی زبان، بخشی را من نوشتم، بخشی را دیگر افراد مسئول، و بخشی رو بعنوان پرمحتوا کردن از ویکی پدیا برگزیدیم. به همین دلیل شاید تا پایان نوشتار مولوی یکبار، حتا نوشته شده باشد و بار دیگر حتی !

دلیلش را گفتم، ولی شاید این دوگانگی ناپسند باشه. از طرفی در مرامنامه ما بنا رو بر آزادی گذاشتیم، و من نمیتونم چون خودم مخالف این طرز نوشتن هستم، بقیه رو هم مجبور به اینکار کنم. پس زمانبر خاهد بود تا یکدستگی و یگانگی شکل بگیرد. به همین خاطر من ترجیح میدهم صبر کنم، شاید نظر بهتری هم باشه که خوشحال میشم دیدگاهتون رو ذکر کنید.

بحث دیگه ای که هست و مطمئن هستم فرهنگستان ادب اشتباه میکند این است که تازگیا دستور دادن "ب" رو از کلمات باید جدا کرد و به اینگونه نوشت : "به". در صورتیکه که اینگونه تلفظ میشود : beh. در صورتیکه که ما دنبال اون b هستیم ! اجازه دهید مثالی بزنم، تا منظورم رو متوجه بشوید !

مثلا، به سرعت، به عنوان، به سبب و امثالهم اشتباه هستند، و درست آنها بسرعت، بعنوان، بسبب میباشد. اگر بخاهم به لاتین (!) تلفظ آنها را بنویسم اینگونه میشود :

به سرعت (beh sorat)  |    بسرعت (besor'at)

حال پرسشی اینجا مطرح میشود که چرا من در متنهای بالاتر بارها "به همین" یا "به لاتین" و غیره بهره گرفتم، در صورتیکه ادعا دارم اشتباهست ؟ دلیل اینه که "بهمین" یا "بلاتین" شکل عجیبی برای ما دارد و خیلی (نسبت به باقیه (!) کلمه ها) برای ما ناآشنا است. و من ترجیح میدهم که بقول معروف یرخی ! بعضی ها رو جدا و بعضی را پیوسته بنویسم.

از این بابت از ما خرده نگیرید، شما هر طور که مایل هستید میتوانید بنویسید !

  • کا وه

نظرات  (۲)

  • بهروز نژاد
  • فکر جالبیه ولی باید از درست بودنش مطمئن بشم.
    پاسخ:
    به اندازه ای که تونستم منبع ذکر کردم، ولی جا برای پژوهش بیشتر بسیار است.
    در اینکه زبان و ادبیات فارسی نیز از هجوم بیگانگان در امان نبوده هیچ تردیدی نیست. واتهای عربی که کاربردی در زبان فارسی ندارند باید که کنار گذاشته شوند. دوستانی بوده اند که پیشاپیش در طیف گسترده ای به اینکار دست زده اند، اما به باور من پیش از آنکه ما روی دشواری های املایی وسواس بخرج دهیم، باید فکری به حال واژه های بیگانه در زبان فارسی بکنیم. البته در مورد مثالی که جناب عباسی آورده اند جای بحث وجود دارد. شوربختانه ما در زبان فارسی دوگونه خاستن داریم، یکی ایستادن و دیگری طلب کردن و تنها روش ممکن برای درک این دو از هم شیوه ی نگارشی آنهاست. 
    فرهنگستانی هم که جناب عادل و همگنان ایشان افسار بدست اش گرفته باشند همین است که هست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی